"واله خاموش"

 

من تنها صفتی را که برای خودم می‌پسندم،

صمیمیت و صداقت است و اگر هم کم داشته باشم،

لااقل آن را سخت دوست می‌دارم زیرا که عزیزترین حالتی است

که یک انسان می‌تواند داشته باشد..

 

دکتر علی شریعتی

"واله خاموش"...

 

چند باشم در امید و بیم وصل و هجر تو
دل مبر یا جان ببر ای دلنواز جان گداز

در فراق خود مسوزانم بده کامم ز وصل
رحم کن بر زاریم جز تو ندارم چاره ساز

فیض کاشانی

 

 

 

 

 

 

این صاحبنا ..

"واله خاموش"...

 

گویند طبیبان که بگو درد خود اما 

دردی که گذشته ست زِ درمان به که گویم ...

 

هلالی جغتایی

"واله خاموش"...

 

شد عرصه تنگ بر دلم از بی‌رهان شهر

 

رفتم چو راه و

سر به بیابان گذاشتم ..

 

مهدی اخوان ثالث

 

 

"واله خاموش"...

 

 

من یک خدا شده بودم، از خدا هم بزرگتر بودم

چون یک جریان جاودانی و لایتناهی در خودم حس میکردم..

 

" بوف کور "

صادق هدایت 

"واله خاموش"...

 

 

اشک و من با یک ترازو قدر هم بشناختیم 
ارزش من بین که با گوهر کشیدم خویش را

برده داران زمانها چوب حراجم زدند 
دست اول تا برامد خود خریدم خویش را

بزم سازان جهان می از سبوی پر زنند 
چون تهی پیمانه بودم سرکشیدم خویش را

 

معینی کرمانشاهی 

 

 

 

چقدر زیباست این شعر.. 

"واله خاموش"...

 

روزی امروز جمعه بود ..

 

 

 

 

 

 

"واله خاموش"...

داغ و درد است،همه نقش و نگارِ دلِ من..  ه.سایه   گاهی فکر میکنم چقدر عجیبست همه چیز .. از خود خویشتنم تا زمان .. فصل همانست و زمستان زمستان زمستان ..شب همان شبست و من همان من ؛ اما زمان...چه کرده ست ز "واله خاموش"...